انسانهای دنیای جدید، از کجا دینداری را آغاز میکنند؟
«خودت باش»، «خود را باش»، «خودت را شکوفا کن»، «خودت را دریاب»، و «خودت را بیاب» توصیههای دنیای جدید (دنیای پس از رومانتیسیسم) به انسانها هستند. توصیههایی که با دامن زدن به مفهومی به نام «اصالت»، پیروی از الگوهای تحمیلی جامعه در دینداری را به چالش میکشند. نتیجهی ملایم این توصیهها برجسته شدن حریم خصوصی، سست شدن احساس تعلق به گروه و یا اجتماع دینی، و در نهایت گرایش به نوعی مدارا و تنوعپذیری در دینداری است.
به دنبال این توصیهها، بر خلاف نگاه دورکیمی، ارتباط با امر مقدس و دینداری مستلزم تعلق به یک گروه دینی خاص و یا گرایش به یک سبک دینداری موروثی نیست. دنیای جدید افراد را توصیه میکند تا به گونهای «اصیل» یعنی خودبرگزیده دیندار باشند. دینداری درونمایهگرایانه برآن است که زندگی دینی برگزیده هر فرد، نه فقط باید فرآوردهی انتخاب خودش باشد، بلکه باید با او حرف بزند و در چارچوب زندگی او و تحول معنویاش معنادار باشد.
بر اساس دیدگاه برخی از روانشناسان (مشخصا ویلیام جیمز) انسان سه منطقهی اضطرار دارد که میتوانند نقطهی آغاز دینداریاش باشند:
احساس بیمعنایی جهان، احساس شر و فساد فراگیر، و احساس گناه شدید.
این سه نقطه، به معنای «ناخوشجانی» و یا «ناسلیم العقلی» انسان هستند و دینداری چارهی این احساس. دینداران در این گونه، دین را در کلیساها و معابد و مساجد و کنشهای مذهبی دستهجمعی و تشریفات سازمانیافته و پررمز و راز مذهبی جستجو نمیکند، بلکه معتقدند چنین حالی در کنج خلوت یافت میشود و بس. جیمز میگوید: «این احوال را فقط در افرادی می توانیم بیابیم که نزد آنان دین، نه به مثابه عادتی یکنواخت و ملال آور، بلکه به مثابه تبی شدید وجود دارد. در نگاه او «دین لزوما چیزیست که افراد احساس می کنند، نه آنچه آموزش میبینند.»
نشست اول چهارشنبه 21 دیماه از ساعت 8:30 تا 10:30 با ارائهی جناب آقای دکتر مهراب صادقنیا، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.
چنانچه مایل به شرکت در مباحثات و نشستهای بعدی هستید از طریق فرم زیر با ما تماس بگیرید و ثبتنام کنید
بدون دیدگاه